دوگانه نان و قحطی ؛ قهوه تلخ دیگر برای مردم ایران
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۴۳۷۶۰
مصطفی هدایی؛ کارشناس مسائل سیاسی و رسانه در یادداشتی به یکی از سناریوهای احتمالی در ایام انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ پرداخت و نوشت:
دوقطبیسازی و ایجاد امید کاذب برای جمعآوری رای مردم از جمله روشهای به کار گرفته شده در انتخابات ایران از سوی جریان اصلاحطلب و اعتدالی است. تا پیش از انتخابات ۸۸ وحشتآفرینی از رای آوری یک نامزد در انتخابات ریاست جمهوری شدید نبود و عدم وجود شبکههای اجتماعی و قدرت رسانهای عملاً هیولاسازی از نامزدها را تا به حد انتخابات ۸۸ و سپس ۹۲ و ۹۶ نساخته بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سال ۹۲ و در انتخابات ریاست جمهوری آن سال، شبکههای اجتماعی نقش بسزایی در آفرینش موجهای خبری کاذب و هیولاسازی بازی کردند. این مهم در سال ۹۶ با شدت بسیاری دنبال شد. میتوان گفت بخشی در چهار سال اول دولت توانستند بخشی از نیروهای داخلی و فارسی زبان خارج از کشور در عرصه رسانه را جذب کنند و فضاسازی، سیاهنمایی، دوقطبیسازی و انتشار اخبار فیک را مدیریت و بر علیه نامزدهای دیگر استفاده کنند. مثلث جیم در شبکههای خبری فارسی زبان خارج از کشور و از سوی برخی از فعالان سیاسی زاده و علیه نامزدهای خبرگان بهکار گرفته شود. موارد مشابه بسیاری نیز در انتخابات مجلس ۹۴ و ریاست جمهوری ۹۶ روی داد و یک طرف را فرشته ناجی و طرف دیگر را قاتل و جلاد معرفی میکردند.
این سیاست در پوستین دیگر قرار است در انتخابات ۱۴۰۰ تکرار شود. یکی از سناریوها دوقطبی نظامی – غیرنظامی است و سناریوی دیگر دوقطبی نان – قحطی است. برای رئیس جمهور نظامی در ماههای قبل شاهد امواج رسانهای گستردهای از لولوسازی برای یک نظامی در قامت رئیس جمهور بودیم. این سناریو با استقبال مردم روبهرو نشد و نظرسنجیها نشان داد که کارآمدی برای انتخاب نسبت به پیشینه نامزدها اهمیت صدچندانی پیدا کرده است. با شکست این پروژه در مراحل اولیه، سناریوی بعدی یعنی ایجاد شبح قحطی اوج گرفته است. اصلاحطلبان به تکاپو افتاده و با معرفی گزینههایی بهعنوان نامزد حزب مطبوع برای انتخابات ریاست جمهوری، نامزدهای رقیب را کسانی میدانند که ریاست آنها منجر به ایجاد قحطی و کمبود نان و مواد غذایی برای مردم ایران میشود.
تصویرسازی آنها بهگونهای است که گویا ایران به عصر حجر و غارنشینی و در خوشبینانهترین حالیه به دوره قاجار و قحطیهای بزرگ باز خواهد گشت. نسخه و تجویز شفابخش اصلاحطلبان برای عبور از سایه شوم دیو قحطی در ایران، رای مردم به نامزد مورد تائید آنها است. محمدجواد ظریف، محسن هاشمی رفسنجانی، اسحاق جهانگیری، محمدجواد آذری جهرمی و … گزینههایی هستند که در سبد اصلاحطلبان برای رای قرار گرفتهاند. اما مولفههای آنها برای عینتبخشی به سناریوی دوقطبی نان – قحطی چیست؟
مذاکره و تحریم از جمله مولفههایی هستند که اصلاحطلبان و اعتدالیون در برابر مردم و حاکمیت قرار میدهند. آنها اصولگرایان و انقلابیون را دشمنان منافع ملی ایران معرفی میکنند که با کاسبی از تحریمها، نان در خون مردم بینوای ایران کرده و منافع مادی و جناحیشان را تامین میکنند. این طیف عنوان میکند که مردم و ملت ایران در رده آخر اولویتهای اصولگرایان قرار دارند و گروههای عراقی، لبنانی، فلسطینی، سوری، یمنی و … برایشان از اولویت بیشتری برخوردارند. همچنین نهادهای حاکمیتی از جمله سپاه، ستاد اجرایی، بنیاد مستضعفان و … به غولهای ضدمردمی تشبیه میشوند که مانع از کارکرد دولت برای اجرای طرحهای مردمی میشوند!
اصلاحطلبان و اعتدالیون خود را استاد بیچون و چرای مذاکره و تعامل با دنیا میدانند و همانگونه که حسن روحانی در سال ۹۶ در میتینگهای انتخاباتی فریاد زد: «شما اصلاً زبان دنیا را بلد هستید؟» و به تمسخر اصولگرایان پرداخت، این مولفه در ۱۴۰۰ و با روی کارآمدن بایدن با شدت هرچه بیشتری دنبال میشود. پیاده نظامهای رسانهای و شبکههای اجتماعی این طیف در رسانههای خارجی، داخلی و شبکههای اجتماعی آماده شلیک این مولفه به سمت رقیب و مخالفان هستند. با بهانه قرار دادن تحریمها که با مذاکره میتوان آن را خنثی کرد و اصولگرایان اصولاً در این حوزه کارآمدی ندارند، فضایی ایجاد خواهد شد که روی کارآمدن یک دولت انقلابی مترادف با ادامه تحریمهای همه جانبه جهان علیه ایران و وقوع قحطی در ابتدای قرن ۱۵ شمسی میشود.
برای مقابله با چنین سناریوهایی نیاز است که طیفهای انقلابی و اصولگرا به جای جدلهای بیحاصل درون گروهی که تنها فرصت فرار از پاسخگویی دولت و اصلاحطلبان را فراهم میکند، موج مطالبه برای پاسخگویی از سوی این طیف را در حجم گسترده راه بیاندازند و دولت را مجبور به جواب دادن کنند. هیچ راه فراری نباید برای جریانهای طلبکار سیاسی باقی گذاشت و تمام بدعهدیها و ناکارآمدیها باید در ویترین کار رسانههای انقلابی قرار گیرد تا مردم با مدیران مدعی و همیشه طلبکار آشنا شوند. برای نمونه کسی مانند محمدجواد ظریف که به نماد شکست و افتضاح در سیاست خارجی تبدیل شده نباید با جادوگری اصلاحطلبان بهعنوان ناجی ایران در انتخابات تبدیل شود و از وی قهرمان بسازند. قهرمانهای پوشالی ممکن است در انتخابات ۱۴۰۰ در فضای سیاسی همچون بادکنک به هوا فرستاده شوند و باید از همین امروز باد آنها را خالی کرد.
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: اصلاح طلبان اصلاح طلبان انتخابات 88 انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ انتخابات ریاست جمهوری شبکه های اجتماعی اصلاح طلبان رای مردم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۴۳۷۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قهوه یا چای؟ همون همیشگی!
باریستایی در صفحهاش با صاحبان مشاغل مختلف که برای خوردن قهوه به کافه میروند شوخی میکند و بازدیدهای میلیونی میگیرد. پربازدیدترین پست او «انتقام از کارمند بانک» است که ۲۲.۸ میلیون بازدید داشته. گذشته از وجه طنز و سرگرمی محتواهایی که درباره کافه و قهوه خوردن تولید میشود؛ خودِ رواج قهوه و پرطرفدارشدن دوباره این نوشیدنی پدیده قابل بررسی است. نوشیدنیای که در دوران صفویه تا عهد ناصری محبوبِ ایرانیان بود و در قهوهخانهها -که مکانی برای جمعشدن طبقات مختلف مردم بود- سرو میشد.
به گزارش فرهیختگان، ۱۴۸ میلیون دلار، میزان واردات قهوه ایران در سال ۱۴۰۲ است که به گفته گمرک ۷۵ درصد افزایش داشته است. علی زعفری نایبرئیس اتحادیه کافیشاپداران تهران میگوید در ۳ سال اخیر ۱۵۰۰ مجوز برای انواع مختلف قهوهفروشیها در تهران صادر شده. این آمارها از بزرگشدن بازار قهوه در سالهای اخیر خبر میدهد.
رد بزرگ شدن بازار قهوه را میتوان از سبک زندگی شهری هم گرفت. جایی که حالا در بسیاری از خانهها قهوهساز برقی و عصارهگیر به یک وسیله رایچ تبدیل شده، دکههای خیابانی اسپرسو و لته میفروشند، کافههایی که انواع قهوه را باترکیبهای مختلف سرو میکنند. رئیس انجمن قهوه ایران درباره افزایش عرضه و به طبع آن رواج قهوه در ایران میگوید: «در سالهای گذشته تجهیزات مربوط به قهوه در ایران زیاد نبود و قهوههای فرآوریشده اغلب وارداتی بود. وقتی تولید و فرآوری قهوه بومی و در داخل کشور انجام شد، به همان نسبت هم عرضه آن زیاد شد، به طوری که در حال حاضر در خیلی از دکهها اسپرسو هم سرو میشود. قهوه دیگر کالای لوکس نیست، چرا که در قیمتهای مختلف ارائه میشود.»
در حقیقت آنچه دارد اتفاق میافتد بیشترشدن قهوهخورها و عرضهکنندگان قهوه است. از طرفی جوانترها بخشی از فراغتشان را در کافهها میگذراند و افرادی که در طول روز مشغول کار هستند برای سرحال شدن قهوه میخورند. از طرف دیگر واردات قهوه و تجهیزات مربوط به آن با افزایش تقاضا بیشتر شده است. حسام ربیعی، رئیس انجمن قهوه ایران میگوید: «نسل جوان از قهوه استقبال کردند و به نوعی سنت و شاید تعصب نسل گذشته نسبت به چای شکسته شده و دهه هفتاد و هشتادیها بیشتر قهوهخور هستند.»
بیش از یک قرن پیش در ایران هنوز قهوه قجری از سکه نیفتاده بود. تا اواسط دوره ناصری چای گیاهی بود که در چین و هند یافت میشد و در میان اشراف قاجار رواج داشت. از اواسط دوره ناصری تا ۱۲۵۰ شمسی مصرف چای در ایران زیاد شد و جای قهوه را گرفت؛ طوری که «مورتیمر دوراند» انگلیسی در سفرنامهاش مینویسد: «ایرانیان خیلی چای مینوشند و چای را واقعاً خیلی شیرین مصرف میکنند». طرفه آنکه تا دوره سلطنت مظفرالدینشاه چای در ایران کشت نمیشد و چای ایرانیها وارداتی بود.
اولینبار «محمدخان قاجار قوانلو»، کنسول ایران در هند بهخاطر شباهت آبوهوای مزارع چای هند با گیلان تصمیم به کشت چای در ایران گرفت. او در یادداشتی مینویسد: «میروم دنبال چای... انشاءالله کسان دیگری هم در فکر رفع احتیاج سایر کالاها باشند. علیالتحقیق مبلغ ۱۰ کرور تومان [معادل ۵ میلیون تومان؛ هر کرور معادل ۵۰۰ هزار]برای خرید چای هر ساله از ایران خارج میشود. اگر همین مبلغ در مملکت بماند شاید جلوگیری از پریشانی و فقر و فاقه مملکت بکند».
او با آوردن ۳هزار بوته و مقدار زیادی بذر چای و کاشت آن در لاهیجان و تشویق محلیها به پرورش چای از دربار لقب «کاشفالسلطنه» گرفت. از زمان کاشفالسطنه تا امروز را میتوان به صورت استعاری عصر چای در ایران دانست، اما با توجه به تغییرات سبک زندگی شهرنشینان و رونقگرفتن بازار قهوهها و قهوهسازها احتمالا دوران قهوه بار دیگر دارد شروع میشود و قهوه جای خود را بین نوشیدنیهای محبوب ایرانیها باز میکند.